خلاصه کتاب:
کتاب پوتین قرمزها خاطرات مرتضی بشیری، بازجو و مدیرمسئول جنگ روانی قرارگاه خاتم الانبیا را به قلم فاطمه بهبودی روایت میکند. از جذابیتهای خاطرات بشیری، روایت جلسات بازجویی از نیروهای عراقی است که گاه در خلال این خاطرات، مطالب خواندنی از اتفاقات تاریخی نقل میشود که فجایع رخ داده در جنگ تحمیلی را بیشتر نمایان میکند. از جمله این موارد، بخشی است که به بازجویی از محمدرضا جعفر عباس الجشعمی، سرهنگ دوم نیروی مخصوص، فرمانده تیپ کماندویی سپاه هفتم و حضور او در ام الرصاص اختصاص دارد.
بیشتر:
در بخشی از این خاطرات را میخوانیم:
بعد از انقلاب، بازار میتینگ بین انقلابیها، منافقین، و طرفداران کمونیست داغ بود. یک روز روبهروی دانشگاه تهران بودم که دیدم یکی از بچههایِ انقلابیِ شمالی با دختر جوانی از هواداران منافقین بحث میکند. دختر با حرّافی، شمالی را به سه کنج رانده و گیرش انداخته بود. شمالی سرخ شده و رگهای گردنش بیرون زده بود و دختر فرصت صحبت به او نمیداد. فقط میشنیدم که میگفت برادر رجوی این طور… برادر رجوی آن طور…
شمالی خودش را میخورد و دختر با خونسردی او را از هم میپاشید. رفتم جلو و زدم پشت شمالی و گفتم: «بیا برو.»
گفت: «نه. بگذار حرفم را بزنم!»
دستش را گرفتم، او را کنار کشیدم، و در گوشش گفتم: «عرضهاش را نداری، برو!»
دیدگاهها0
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.